جنگ های روسیه – ژاپن / طلوع امپراتوری آفتاب

ساخت وبلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

جنگ های روسیه – ژاپن 1904-1905 میلادی «سرنوشت امپراتوری را همین یک جنگ تعیین می کند؛هرکس نهایت تلاشش را بکند.»

هشدار دریاسالار هایهاچیرو توگو به ناوگان ژاپن در تسوشیما ، 27 مه 1905 میلادی

245232-stranger.jpg

200px-Togo_Heihachiro.jpg

دریاسالار توگو ، مغز متفکر نیروی دریایی ژاپن

مقدمه

جنگ روسیه – ژآپن از جهت های بسیار تمرین جنگ جهانی اول به شمار می رفت . بجز هواپیما ، بیشترِ سلاح هایی که در سل 1914 میلادی به کار گرفته می شدند ، یک دهه پیش تر در میدان جنگ وجود داشتند . در نتیجه این جنگ چشم انداز خوبی از آنچه نبردها در آیندۀ نزدیک شبیه آن می شدند ، به دست داد . این جنگ ژاپن را به صحنۀ جهانی سوق داد .

در ژوئیۀ 1853 میلادی ، دریادار ماتیو پری به کرانه های ژاپن در نزدیکی توکیو رسید . نه ماه بعد او موفق به امضای موافقتنامۀ تجاری بین ژاپن و ایالات متحدۀ آمریکا شد . این خیلی ارزشمند بود ، زیرا به دویست سال جداماندگی ژاپن ، که در طول آن ژاپنی ها عمداً به جهان غرب پشت کرده بودند ، پایان داد .انگلیس و هلند ، و اندکی پس از آنها روسیه نیز با ژاپن پیمان های مشابهی بستند . برآیند آن این که ، ژاپنی های آزاداندیش تر سخت مشتاق کسب فناوری غرب شدند ، گرچه همگان راضی نبودند . نه تنها برخی از قبیله ها بر روی کشتی های غربی آتش گشودند ، بلکه بین اصلاح طلبان و محافظه کاران هم جنگ داخلی در گرفت . سرانجام برد با اصلاح طلبان بود و بر پیروزی ایشان در آغاز 1896 میلادی ، وقتی امپرتور ماتسو هیتو ملقب «مِیجی» (روشنفکر) را اختیار کرد ، مهر تایید خورد . ژاپنی ها تجدد گراییِ نیروهای مسلح را اولویت به شمار آوردند . آنها پس از پیروزی آلمان ها بر فرانسه ، برای تشکیل ارتش ملی به آنان روی آوردند و نیروی دریایی سلطنتی انگلیس را نمونۀ شکل دهی نیروی دریایی خود قرار دادند . افسران ژاپنی خیلی زود از اروپا دیدار کردند و با دقتی وسواس گونه به ساختار و کارکرد همه چیز توجه کردند تا بتوانند نظیر آن ها را در وطن خود بسازند .

آغاز توسعه طلبی ژاپن

نخستین آزمایش ارتش جدید ژاپن در سال 1877 میلادی پیش آمد ، وقتی که سامورایی ها بر ضد برنامۀ جدید ارتش بر پایۀ سربازگیری همگانی شورش کردند . شورش خیلی زود سرکوب شد . اندکی پس از این ، ژاپن سیاستی توسعه جویانه در پیش گرفت و جزیره های ریوکیو را به رغم اعتراض چین به خود منضم ساخت . سپس متوجه کره شد که تا قرن ها نیز نفوذ چین بود . در سال 1876میلادی ، نیروی دریایی ژاپن کره ای ها را مجبور به امضای قرار داد تجاری کرد . این کار بندری های بی شمار کره را به روی ژاپنی ها گشود و آنان نیز در عوض ، استقلال کره از چین را به رسمیت شناختند . در آغاز دهۀ 1880 میلادی ، بر اثر حمله ای به سفارت ژاپن ، در سئول پایتخت کره ناآرامی به جود آمد . ژاپن برای حفظ منافع خویش نیروهایی به محل اعزام کرد . چینی ها نیز برای از نو برقرار کردن اقتدار خویش چنان کردند ، و تنها با این توافق از جنگ جلوگیری شد که هردو کشور نیروهای خود را بیرون بکشند و اگر بار دیگر یکی احساس کرد که باید در امور کره مداخله کند ، باید دیگری را در جریان بگذارد . اما در سال 1894 میلادی ، فعالان ضد خارجی نهضتی در کره پدید آوردند . کره ای ها از چین درخواست کمک کردند که پذیرفته شد . این موجب اعتراض ژاپنی ها شد . برآیند آن جنگی بود که در آن ژاپنی ها برتری خود را در دریا و زمین و هر دو ثابت کردند . چین ناگریز شد استقلال کره را به رسمیت بشناسد ، و فرمز (تایوان امروزی) و پِسکادورس و شبه جزیره لیائودونگ را ، که غرب خلیج کره قرار گرفته بود و بخشی از منچوری به شمار می رفت ، به ژاپن واگذار کند . گرچه کشور دیگری هم بود که برای در دست گرفتن منطقه گام بر می داشت .

Manchuria.jpg

تلاش برای منچوری به محض امضای پیمان صلح ، روسیه و فرانسه و آلمان هم پیش آمدند . همۀ آنان منافعی در چین داشتند و روسیه به ویژه نقشه هایی دربارۀ پورت آرتور (لوشونکوی امروزی) ، بندری در آب های گرم در نوک شبه جزیره لیائودونگ ، داشت .این نقشه مستلزم آن بود که زاپن از ادعای خود دربارۀ شبه جزیره دست بردارد ، این یک نیز احساس می کرد که ناچار باید در ازای آن غرامت بیشتری از چین طلب کند . پس روسیه شروع کرد به ساختن راه آهنی که پورت آرتو را به هاربین در شمال شرقی چین متصل می کرد ، با این هدف که این خط را به راه آهن ترانس – سیبری وصل کند ، چینی ها به شدت اعتراض کردند و در نهایت روس ها موافقت کردند که به جای آن که منچوری را به خود منضم سازند اجاره ش کنند . ژاپنی ها چندان راضی نبودند اما نارضایتیشان وقتی زیاد شد که پس از آن روسیه کوشید با دست آوردند امتیاز چوب در شمال کشور و فرستادن نیرو برای محافظت از آن ، در کره نفوذ کند . ژاپن پیشنهاد کرد که تصرف منچوری را از طرف روسیه محترم می شمارد اگر روسیه نفوذ در کره را به رسمیت بشناسد . روسیه این را نادیده انگاشت و ژاپنی ها چنین تلقی کردند که راه دیگری جز جنگ باقی نمانده است .

800px-Fire_of_the_Oil_Depot_Caused_by_Ou

غرق کردن کشتی ها حاضر در لنگر گاه پورت آرتور

هردو طرف برای چنین سرانجامی نقشه هایی داشتند . از نظر ژاپنی سروری بر دریا ضرورت نخستین بود . پایگاه ناوگان خاور دور روسیه در پورت آرتور بود که از هفت کشتی جنگی کهنه و نه رزمناو تشکیل شده بود . ناوگان ژاپن به فرماندهی دریاسالار هایهاچیرو و توگو این برتری را داشت که کشتی هایش جدیدتر و سلاح هایش بهتر و ناوی هایش (ملوان هایش) آموزش دیده تر بودند . بنابراین نقشه این بود که ناوگان روسیه را به درگیری بکشانند ، و اگر از درگیر شدن خود داری می کرد ، محاصره می شد ، تسخیر خود پورت آرتور تنها از راه زمینی امکان پذیر بود ، به این جهت نقشه آن بود که سه ارتش در ساحل خلیج کره پیاده شودند . آنها با پیشروی به سوی شمال راه را می بستند و ارتش چهارم با خود پورت آرتور مقابله می کرد . آغاز انقلاب روسیه ، 1905 میلادی ، نیروهای مسلح بر روی کارگرانی که برای دادخواهی به تزار در برابر کاخ زمستانی سن پترزبورگ در 22 ژانویۀ 1905 میلادی گرد آمده بودند آتش گشودند . در طول سال خیزش های ناهماهنگ دیگری در جاهای دیگری پدید آمد ، اما اصلاحات سیاسی اندکی در پی داشت . روس ها از بی کیفیتی ناوگان خود آگاه بودند ولی برای حل مشکلشان وحدت نظر نداشتند . وزیرجنگ ژنرال آلیکسئی کوراپاتکین بر این عقیده بود که ژاپنی ها به جنوب منچوری حمله می کنند . برتری در خور ژاپنی ها در موضع قدرت به این معنی بود که تلاش برای نگه داشتن شبه جزیره لیائودونگ احمقانه است . به نظر اون بهترین این بود که به شمال در هاربین عقب می کشیدند و در آنجا پیش از آنکه حمله کنند منتظر نیروی کمکی می ماندند . او قبول داشت که با این کار پورت آرتور تنها می ماند اما اطمینان داشت که بندر می تواند مقاومت کند . نیروی دریایی روسیه طوری دیگری می اندیشید . نظر آنان این بود که اگر ناوگان خاور دور با ناوگان بالتیک تقویت شود ، نیروی دریایی ژاپن شکست می خورد ، ولو این که آن ها بایستی نیمی از دور زمین را طی می کردند . نیروی دریایی امکان حمله توان آبی – خاکی ژاپنی ها را نیز جدی نگرفت . ژاپنی ها در عمل بی آنکه رسماً اعلان جنگ کنند دست به تهاجم زدند . در شب هشتم و نهم فوریۀ 1904 میلادی ، آن ها قایق های اژدر افکن را به لنگرگاه پورت آرتور فرستادند و سه کشتی روس ها را غرق کردند . همزمان ، دریاسالار توگو توپ های ساحلی روس ها را نیز به زیر آتش گرفت . فردای آن روزیک ناوگروه جنگی ژاپنی دو رزمناو گشتی روسی را در بندر کره ای چِمولپو (اینچیون امروزی) در نزدیکی سئول غافلگیر و یکی از آنها را غرق و ناوی های دیگری را مجبور به ترک کشتی کرد . پس در دهم فوریه اعلان جنگ دادند . یک هفته بعد نیروهای ژاپنی در چمولپو پیاده شدند و شروع به پیشروی به سمت شمال به سوی رود یالو کردند . در آغازین روز های مارس 1904 میلادی ، دریاسالار استفان ماکارِف فرماندهی ناوگان روس ها را برعهده گرفت و چند بار به کشتی ها محاصره کنندۀ ژاپنی حمله کرد و از بخت بد ، در نیمه آوریل ، کشتی فرماندهی اش در هنگام بازگشت از یکی از این حمله ها به مین برخورد کرد و با همۀ تجهیزاتش نابود شد . از آن پس کشتی ها روسی در بندر پورت آرتور زمینگیر شدند .

JAPANESE_OCCUPATION_OF_SEOUL.jpg

پیاده شدن نیروی زمینی ژاپن در کره

حال زمانی بود که زیان وحدت نداشتن روس ها بر سرنحوۀ جنگیدن دامن خودشان را گرفت . ژنرال کوراپاتکین به سمت فرماندهی نیروهای روسیه در خاور دور منصوب شد و نقشه خودش را آزمود . او تمام نیروهای در دسترس را در جنوب موکدِن (شنیانگ امروزی) و پایگاه نظامی شبه جزیرۀ لیائو دونگ متمرکز کرد . سپس به یک جنگ فرسایشی در هاربین دست زد در حالی که نیروهای کمکی در مسیر راه آهن ترانس – سیبری به راه افتاده بودند . گرچه تزار دریاسالار ییفگنی آلیکسِیِف ، نایب پادشاه در خاور دور ، را به سمت فرمنده کل منصوب کرده بود . او توان ژاپنی ها را چندان جدی نمی شمرد و خواستار حملۀ فوری بود . نتیجه آن شد که وقتی ارتش اول ژاپن که در چمولپو پیاده شده بود ، به رودخانه یالو رسید ، درست پس از این رویداد ، ارتش دوم ژاپن در پنجم ماه مه در شبه جزیره لیائودونگ پیاده شد . این سپاه سپس روی به جنو به سوی پورت آرتور بیش از شصت کیلومتر راه پیمود . به دنبال آن ارتش چهارم ژاپن در غرب رود یالو پیاده شد .

400px-Mukden_Japanese_Assault_French_Pap

نبرد موکدن ، یکی از مهمترین نبرد های ژاپن و روسیه ، که نیروی های ژاپنی مانع رسیدن آذوقه و نیروی کمکی روس به بندر محاصره شده پورت آرتور شدند

نیروهای روسیه بر بلندی نانشان هیل موضعه گرفته و راه را در سوی باریک ترین تنگۀ شبه جزیره بر ارتش دوم ژاپن بستند . پس از آنکه حملۀ مستقیم روس ها به شکست روبرو شد ، ژاپنی ها موج برداشتند و به جناج چپ روس ها حمله و ناگزیر به عقب نشینیشان کردند . سپس ارتش چهارم در پورت آرتور پیاده شد و آن را محاصره کرد ، در حالی که ارتش دوم رو به شمال نهاد تا با تهاجمی آلیکسِیِف دستورش را داده بود مقابله کند . دو طرف در چهاردهم ژوئن در تِلیسو ، در 130 کیلومتری شمال شرق پورت آرتور ، با یکدیگر روبرو شدند . روس ها اجازه دادند ژاپنی ها به آنها حمله کنند و سپس عقب کشیدند تا از جمله ایشان به جناح های خود پیشگیری کنند . در آغاز اوت پیش از آن که کوراپاتکین شروع به پس کشیدن همۀ نیروها به لیائویانگ در تقریباً هشتاد کیلومتری جنوب موکدن بکند ، برخورد های بیشتری روی داد . از چهار ارتش ژاپن ، سه لشکر به فرماندهی فیلد مارشال آیوائو اویاما برای مقابله با او جمع شدند . کوراپاتکین ، تقویت شده با نیروی تازه نفس رسیده از روسیه ، در بیست و پنجم اوت حمله کرد ، حملۀ او دفع شد و ژاپنی ها دست به ضد حمله ای ناموفق زدند . روس ها دست به حملۀ ناموفق دیگری هم زدند . سپس ، با آنکه ژاپنی ها خسارت سنگین تری متحمل شده بودند ، کوراپاتکین موقعیت تهاجمی عالی خود را رها کرد و درحالی که عقبۀ سپاهش ژاپنی ها را معطل می کرد ، به عقب نشینی منظمی به سوی موکدن پرداخت . هرچند او همچنان نیروی تازه نفس دریافت می کرد ، تا این که در آغاز اکتبر شمار نیروهایش در برابر سپاه 170 هزار نفری اویاما به دویست هزار نفر رسید . بنابراین کوراپاتکین بار دیگر دست به تهاجم زد و در طول نیمۀ اول اکتبر در شاهو واقع در 24 کیلومتری جنوب غرب لیائویانگ با ژاپنی ها روبرو شد ، هر دو طرف حمله کردند اما هیچ نتیجه ای حاصل نشد و در همان جایی که بودند بر زمین ماندند .

2002_6774.jpg

تصویری جالب از نحوه عملکرد ژاپنی ها برای محاصره روس ها

محاصره پورت آرتور پورت آرتور سه لایۀ دفاعی داشت . لایۀ داخلی خندقی بود که از شهر کهن محافظت می کرد . در میانه ، زنجیره ای از دژباروهای جداگانه وجود داشت که به سنگرها و خاکریزها می پیوستند ، در حالی که آخرین لایه متشکل از زنجیره از دژها بر روی تپه بود ؛ گرچه هیچ یک از این سه لایه کامل نبودند . پادگان شهر چهل هزار نیرو و 506 توپ داشت ، اما ساز و برگشان محدود بوود . شمار ارتش سوم ژاپن در محاصره شهر در ماه ژوئیه به 85 هزار نفر افزایش یافت ، با 474 توپ ، اما این تضمینی برای توفیق زودهنگام نبود . ناوگان محاصره کنندۀ ژاپن نیز اتفاقاً ضیعف شده و دو کشتی جنگی را بر اثر برخورد با مین از دست داده بود . این چیزی بود که دریاسالار توگو را ، به ویژه خارج شدن کشتی ها روسی در خشکی بیست و سوم ژوئن ، نگران ساخت . هرچند آنها از حمله حذر کردند و به بندرگاه بازگشتند . در خشکی ، نیروی زمینی ژاپن در طول ماه ژوئیه چند حمله آزمایشی انجام داد . سپس در هفتم اوت ، قاطعاننه به دژهای تپه در بخش شرقی حمله کرد و پس ازجنگی فتحشان کرد . در این زمان تزار فرمان داد ناوگان روسی از پورت آرتور جدا شوند و به چهار کشتی ناوچۀ گشتی در پایگاه ولادی وستوک بپیوندند . شش کشتی جنگی ، پنج ناوچۀ گشتی و هشت ناوشکن در دهم اوت به را افتادند . آنها در آغاز بر آن بودند که بدون برخورد با کشتی ها ژاپنی از آن ها بگذرند . اما در بعد ظهر آن روز ، توگو آنها را به دام انداخت .

Japanese_28_cm_Howitzer_during_the_Siege

توپخانه های پرقدرت ژاپنی ها که برای بمباران بندر پور آرتور مورد استفاده قرار گرفتند 

در برخوردی که روی داد ، به کشتی فرماندهی روسی ضربه ای مستقیم وارد شد و دریاسالار ویلگِلم ویتگِلت که جانشین ماکارِف شده بود کشته شد . فرمان های بعدیِ کشتی فرماندهی مبهم بودند و کشتی ها روسی پراکنده شدند . یک ناوچۀ گشتی غرق شد و شماری از کشتی ها به بندرهای بی طرف پناه بردند که در نهایت توقیف شند . سپس بقیه شان به پور آترو بازگشتند . سه روز بعد ، یک ناوچۀ گشتی از ناوگروه توگو یکی از کشتی های ناو گروه ولادی وستوک را غرق کرد . این ها همه ، توگو را سرور دریاها ساخت ! ژاپنی ها در نوزدهم اوت به دومین حمله خود به پورت آرتور دست زدند . در جریان پنج روز جنگِ سخت و بی رحمانه که شمار قربانیانش بسیار بالا بود ، دستاوردهای آنان بسیار اندک بود . بنابراین ژانرال مارِسو که نوگی که اکنون فرماندهی را بر عهده داشت ، درخواست وسایل محاصرۀ توپخانه ای کرد . رسیدن وسایل وقت می برد . اما در طول نیمۀ دوم سپتامبر او همچنان به تلاش های ساحلی دیگری برای درهم شکست دفاع دست زد . پس از آن بود که وسایل محاصرۀ توپخانه ای اش رسید . در بین آنها خمپاره اندازهای غول آسای 280 میلیمتری وجود داشت که گلوله های 22 کیلوگرمی شلیک می کرد . نوگی در سرتاسر ماه اکتبر پورت آرتور را در زیر آتش مداوم توپخانه قرار داد و در آخر ماه به حملۀ مستقیم دیگری مبادرت ورزید . این حمله با آتش مسلسل و توپخانه و نارنجک روس ها پاسخت داده شد . با این همه ذخیره غذایی پادگان پورت آرتور رو به اتمام بود و با محاصره شدن کوراپاتکین در شاهو ، امید به رهایی رنگ می باخت . اما سپس پادگان در محاصره خبرهایی دریافت کرد مبنی این که ناوگان بالتیک روسیه سرانجام حرکت کرده است .

ادامه دارد ...

منبع : کتاب جنگ هایی که دنیا را تغییر دادند ، نوشته چارلزمسجنر ، ترجمه منوچهر پزشک زمستان 1392 ، صفحات 205 تا 216


داکوتا...
ما را در سایت داکوتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان dakota بازدید : 305 تاريخ : پنجشنبه 10 تير 1395 ساعت: 9:43